روبه و زاغ
یادش به خیر...
هیچوقت نفهمیدم این داستان برای یه بچه دوم دبستانی چه پیامی میتونه داشته باشه....
اما داستان امروز ماست تا دهان باز کردیم که خوش الحانی کنیم پنیر از کف دادیم و روبهک خندید
یادش به خیر...
هیچوقت نفهمیدم این داستان برای یه بچه دوم دبستانی چه پیامی میتونه داشته باشه....
اما داستان امروز ماست تا دهان باز کردیم که خوش الحانی کنیم پنیر از کف دادیم و روبهک خندید
احسنت!
ممنون!
وای یاد اون روزا افتادم!!
یادش به خیر خانم معلمم دلم واسش تنگ شده
خوب شاید برای همین بود که الان نشه این جوری خوب..........لطف کردین.......
شاید...
اما ذهن کودکی من فقط عکس رو یادش موند نه این درس رو که نباید به همه اعتماد کرد!!
آخی یادش بخیر
یادش به خیر
این نقل امروز را نفهمیدیم ها.. کدام پنیر از دستتان در رفته آیا؟
سلامممم
ممنون از حضورت..
سلام
شاید مقدمه ای بود برای امروز ما.....
آره واقعا دلم رفت به عالم بچگی هام.....
چقدر اون زمانا کتاب هامون خوشگل بود ... ما که این کتاب های آموزنده رو داشتیم چی شدیم که حالا این فسقلی جدیدها اینا رو هم ندارن!